سلام خوبین
همسرم مدتی است با من کمتر رابطه جنسی دارد و وقتی از او دلیل رفتارش را میپرسم می گوید وقتی با تو رابطه دارم انگار با خواهر خود رابطه جنسی دارم و احساس عذاب وجدان میگیرم لطفا بگید دلیل این رفتار او چیست چون خیلی حالم خرابه متشکرم
سلام البته دلیل ایشون نابجا هست.شاید تخلیات جنسی قبلی داشته نسبت به خواهرش ،شاید یه جور وسواس فکری شده براش .این راه حل و درمان داره منتها باید بیاد ومشکلش رو بگه تا بتونه از شر این مشکل رها بشه.با سرپوشانی روی مشکل خودش نمیتونه کمکمی بخودش یا شما بکنه.میتونید بهش بگید مراجعه کنه برای درمان.
محدثه
بهمن ۱۱, ۱۳۹۹ ۶:۲۵ ب٫ظ
سلام دکتر وقت بخیر
من ۱۹ سال دارم دانشجو هستم
تشخیص adhd گرفتم .
دارو والپروئات سدیم میخورم ابیلیفای رو هم میخوردم قطع کردم .
از کجا بفهمم مشکل دارم یا نه مطمعن بشم و اگر دارو نخورم چ میشه ؟
بارها دارو قطع کردم مشکل ایجاد شده برام مثل پرخاشگری دعوا میگم شاید به خاطر تلیقنه
بیقرارم نمیتونم درست درس بخونم پاهام رو مدام دوست دارم تکون بدم خوابم زیاد شده همش دلم میخواد از بیقراری گریه کنم . میگم شاید ب خاطر تلقینه .
میگم شاید عوارض داروعه … بیشفعالی بزرگسال ها اگر دارو مصرف نشه چ اثری درره ؟ با دارو هم بیقرارم
ایا بیقرارین روحیه ؟ و جسمی نیست ؟ ک با دارو حل بشه؟ همه درسام مونده خدایا …
سلام می فرمایید بارها دارو رو قطع کردیدو براتون مشکل پیش اومده .علایم بیقراری دارید و کارهاتون مونده .اگر دارو کمکتون میکنه چرا قطع میکنید؟ نباید قطع کنید.
معمولا سابقه بیش فعالی کمبود تمرکز باید درسالهای کودکی یا نوجوانی باشه تا بشه مشکل در بزرگسالی رو مطرح کرد.
درمان دارویی قسمت مهمی از درمانه و تلقینی نیست.
لطفا درمان رو قطع نکنید.بیش فعالی در بزرگسالی مشکلات بیشتری ایجاد میکنه تا در سنین کودکی .مشکلات هیجانی شدید،عدم تمرکز،رفتارهای ناگهانی و غیرقابل کنترل،پشیمانی،مشکلات درسی،شغلی،شکست در ازدواج .همه اینها نیاز به درمان دارند.توصیه میکنم با پزشکتون در مورد بیقراری صحبت کنید .شاید داروی دیگری برای بیقراری نیاز دارید.حتما با پزشک خودتون مطرح کنید.
mahsa
بهمن ۲۲, ۱۳۹۹ ۱:۳۶ ب٫ظ
تو یه دوره ای واقعا برام انگیزه وکمک بزرگی بودید . در مورد الان خب اینو درک میکنم که وظیفه شما انگیزه دادن نیست و مسعولیتی در این قبال نداری .بیشتر از هرچیزی از افسرده بودن خود شما ناراحت شدم . فهمیدم به کارتون علاقه چندانی ندارید و ترسیدم از روزی که چیزی شبیه شما بشم .
سلام منظور شما رو متوجه نمی شم.آیا هنوز مشکل افسردگی دارید؟ بیمار من بوده اید؟ میتونید مراجعه کنید و سعی می کنم کمکتون کنم.موفق باشید.
آهو
بهمن ۲۶, ۱۳۹۹ ۱۱:۵۸ ب٫ظ
با سلام و خسته نباشید خدمت آقای دکتر
خواهر من دو ماه هست که اضطراب و استرس گرفته و بی قراره انگار تو شوک هست ، یا کلا خیره میشه به یه نقطه و پلک نمیزنه یا همش میگه بریم دور دور ، با ماشین بریم بگردیم
آرام و قرار نداره
خواهش می کنم یه راهکاری بهم ارائه بدین
چه جوری باهاش صحبت و برخورد داشته باشیم تا حالش بهتر بشه 🙏
سلام علایمی که شما می فرمایید ظاهرا چیزی بیشتر از اضطراب هست.خیلی مختصر بیان کرده اید.علت شوک؟ چه اتفاقی افتاده؟ سنشون؟خوابشون چطوره؟ توصیه می کنم به روانپزشک مراجعه کنید و موضوع رو ساده نگیرید.از مراجعه به روانپزشک نترسید.ممکنه دارو لازم داشته باشه.
رویا
اسفند ۲۴, ۱۳۹۹ ۷:۴۲ ب٫ظ
سلام آقای دکتر من سه ماه ازدواج کردم فهمیدم همسرم دوقطبی داره وهمسرم یه ماه روان درمانی شد وبعدبرگشتن از اونجاهم هنوزخب خب نشده بودم وزندگی باهاش برام سخت بود منم اقدام ب طلاق کردم بنظرتون خب میشه
فتاحی
اسفند ۲۵, ۱۳۹۹ ۴:۲۳ ب٫ظ
سلام اقای دکتر همسر من دپار مصرف کیمیکال هست نمیتونه ترک کند دلش میخواد بگذارد کنار ولی نمیتونه میشه یک کمکی کنید و راهی نشونم بدین نمیخوام کسی بفهمه ک همسرم دچار چی هست
سلام باید تحت نظر پزشک دارو بگیرن و در خانه بمونند تا کنترل بشه.وابستگی به کمیکال هم بیشتر وابستگی روانی هست وامکان برگشت داره.بنظرم حتما باید مراجعه کنید ودارو بگیرید.به تنهایی خودشون نمی تونن ترک کنند.اعتماد کنید ومراجعه کنید.
سحر
فروردین ۵, ۱۴۰۰ ۱۰:۵۱ ب٫ظ
سلام اقای دکتر ؟ من حدود سه سالی هست که با اقایی در رابطه هستیم و قصد ازدواج داریم البته رابطه کامل نداریم فقط در حد لمس و نوازشو ولی خب باعث ارضا شدن هر دو نفرمون میشه. مشکلی که دارم اینه که این اقا بعد از سکس یهو از فرداش رفتارش تغییر میکنه و جواب منو خیلی سرد میده و کاملا متوجهم که از من در حال فراره البته بی احترامی نمیکنه و منو پس نمیزنه ولی کاملا متوجهم که دوست داره فاصله بگیره. تا حدود یک تا دو هفته اینطوریه بعدش دوباره خوب میشه . جایی خوندم که اقایون بعد از رابطه دچار سردی میشن امکان داره این همون مشکل باشه اگه هست من یا خودشون چیکار کنیم که این حالت از بین بره ؟
سلام البته به این حالت سکس نمیگن.عشقبازی و ارضا شدن میگن.دستگاه خلقت اینطور برنامه ریزی کرده که وقتی میل جنسی بالا میره و قراره که جفت گیری انجام بشه تغییرات هورمونی درون مغز باعث ایجاد حس صمیمیت میشه و رفتارهای احساسی و صمیمی رخ میده .هدف خلقت افزایش نسل هست.بعد از این درگیری حسی هیجانی مرد یا زن دوباره تلاش میکنه کنترل احساسات خودش رو بدست بیاره(بیشتر مردا اینطورن).پس نامزد شما سعی داره رو احساساتش کنترل داشته باشه .در واقع با مساله احساس و ابراز احساس مشکل داره .اما میشه یاد گرفت و تمرین کرد و انجام داد.در یک ازدواج مناسب، رفتارهای صمیمی رو باید بلد باشیم.ایشون هم میتونه یادبگیره .اما درنهایت با خودش باید صحبت کنید و خواسته تون رو بهش بگید.اینکه بگه:من اینجوری هستم،کافی نیست.ما مدرسه میریم و خیلی چیزا رو یاد میگیریم و تغییر میکنیم.ابراز صمیمیت و احساس رو هم باید یاد بگیریم و تمرین کنیم و انجام بدیم.این ابزارِ زندگی مشترکه.
آیدا ثنائی
فروردین ۱۶, ۱۴۰۰ ۵:۵۰ ب٫ظ
سلام وقتتون به خیر
خانمی هستم ۴۹ ساله به نظر خودم با انعطاف بالا
موردی که همیشه باعث آزارم بوده، راضی نگه داشتن همه اطرافیانم هست که به شدت انرژیم رو کم می کنه . همیشه نگران این هستم که در ذهن دیگران تصویر خوبی از خودم به جا بذارم این مسئله از دوران نوجوانی با من بوده ولی چند سال اخیر نمیدونم به خاطر بالا رفتن سنم یا کم شدن انرژیم تقریبا غیر قابل تحمل شده . اگر هم زمانی به خاطر عدم تحمل از روند معمولم خارج بشم به شدت دچار عذاب وجدان میشم.
لازم به ذکره که با همسرم و تنها دخترم این حالت روتقریبا اصلا ندارم وباهاشون خیلی راحتم وبرعکس در برخورد با مادرم در شدیدترین شکل ممکن طاهر میشه
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید تا از این استیصال گاها غیر قابل تحمل رها بشم
سلام . طبیعتا آدمها در طی زمان تغییر میکنند.حالا هم نوبت تغییر در شماست در آستانه دهه جدیدی از زندگیتون.برای این تغییر نیاز به شناخت بیشتر از رفتارها و روش فکری و باورهای فکری دارید که در طی سالها حفظشون کردید.باور به اینکه باید بی نقص باشید بایدکامل باشید.باور به اینکه اگر کسی از شما ناراحت شد پس نشاندهنده نقصی در شماست.در نوجوانی اعتماد بنفس پایین و کمالگرایی داشتید و این رفتار رو انتخاب کردید تا خودتون رو حفظ کنید اما الآن دیگه بهش احتیاج ندارید پس باید درک و احساستون رو با شجاعت و احترام بیان کنید.ممکنه دیگران خوششون نیاد.اینکه ناراحت بشن یا نه مربوط به خودشونه و نه شما. برای آرامش فکری هم یوگا و مدیتیشن بسیار مفیده.ورزش هم بسیار مفیده.موفق باشید.
اگر بهتر نشدید شناخت درمانی کمکتون خواهد کرد.
سلام خوبین
همسرم مدتی است با من کمتر رابطه جنسی دارد و وقتی از او دلیل رفتارش را میپرسم می گوید وقتی با تو رابطه دارم انگار با خواهر خود رابطه جنسی دارم و احساس عذاب وجدان میگیرم لطفا بگید دلیل این رفتار او چیست چون خیلی حالم خرابه متشکرم
سلام البته دلیل ایشون نابجا هست.شاید تخلیات جنسی قبلی داشته نسبت به خواهرش ،شاید یه جور وسواس فکری شده براش .این راه حل و درمان داره منتها باید بیاد ومشکلش رو بگه تا بتونه از شر این مشکل رها بشه.با سرپوشانی روی مشکل خودش نمیتونه کمکمی بخودش یا شما بکنه.میتونید بهش بگید مراجعه کنه برای درمان.
سلام دکتر وقت بخیر
من ۱۹ سال دارم دانشجو هستم
تشخیص adhd گرفتم .
دارو والپروئات سدیم میخورم ابیلیفای رو هم میخوردم قطع کردم .
از کجا بفهمم مشکل دارم یا نه مطمعن بشم و اگر دارو نخورم چ میشه ؟
بارها دارو قطع کردم مشکل ایجاد شده برام مثل پرخاشگری دعوا میگم شاید به خاطر تلیقنه
بیقرارم نمیتونم درست درس بخونم پاهام رو مدام دوست دارم تکون بدم خوابم زیاد شده همش دلم میخواد از بیقراری گریه کنم . میگم شاید ب خاطر تلقینه .
میگم شاید عوارض داروعه … بیشفعالی بزرگسال ها اگر دارو مصرف نشه چ اثری درره ؟ با دارو هم بیقرارم
ایا بیقرارین روحیه ؟ و جسمی نیست ؟ ک با دارو حل بشه؟ همه درسام مونده خدایا …
سلام می فرمایید بارها دارو رو قطع کردیدو براتون مشکل پیش اومده .علایم بیقراری دارید و کارهاتون مونده .اگر دارو کمکتون میکنه چرا قطع میکنید؟ نباید قطع کنید.
معمولا سابقه بیش فعالی کمبود تمرکز باید درسالهای کودکی یا نوجوانی باشه تا بشه مشکل در بزرگسالی رو مطرح کرد.
درمان دارویی قسمت مهمی از درمانه و تلقینی نیست.
لطفا درمان رو قطع نکنید.بیش فعالی در بزرگسالی مشکلات بیشتری ایجاد میکنه تا در سنین کودکی .مشکلات هیجانی شدید،عدم تمرکز،رفتارهای ناگهانی و غیرقابل کنترل،پشیمانی،مشکلات درسی،شغلی،شکست در ازدواج .همه اینها نیاز به درمان دارند.توصیه میکنم با پزشکتون در مورد بیقراری صحبت کنید .شاید داروی دیگری برای بیقراری نیاز دارید.حتما با پزشک خودتون مطرح کنید.
تو یه دوره ای واقعا برام انگیزه وکمک بزرگی بودید . در مورد الان خب اینو درک میکنم که وظیفه شما انگیزه دادن نیست و مسعولیتی در این قبال نداری .بیشتر از هرچیزی از افسرده بودن خود شما ناراحت شدم . فهمیدم به کارتون علاقه چندانی ندارید و ترسیدم از روزی که چیزی شبیه شما بشم .
سلام منظور شما رو متوجه نمی شم.آیا هنوز مشکل افسردگی دارید؟ بیمار من بوده اید؟ میتونید مراجعه کنید و سعی می کنم کمکتون کنم.موفق باشید.
با سلام و خسته نباشید خدمت آقای دکتر
خواهر من دو ماه هست که اضطراب و استرس گرفته و بی قراره انگار تو شوک هست ، یا کلا خیره میشه به یه نقطه و پلک نمیزنه یا همش میگه بریم دور دور ، با ماشین بریم بگردیم
آرام و قرار نداره
خواهش می کنم یه راهکاری بهم ارائه بدین
چه جوری باهاش صحبت و برخورد داشته باشیم تا حالش بهتر بشه 🙏
سلام علایمی که شما می فرمایید ظاهرا چیزی بیشتر از اضطراب هست.خیلی مختصر بیان کرده اید.علت شوک؟ چه اتفاقی افتاده؟ سنشون؟خوابشون چطوره؟ توصیه می کنم به روانپزشک مراجعه کنید و موضوع رو ساده نگیرید.از مراجعه به روانپزشک نترسید.ممکنه دارو لازم داشته باشه.
سلام آقای دکتر من سه ماه ازدواج کردم فهمیدم همسرم دوقطبی داره وهمسرم یه ماه روان درمانی شد وبعدبرگشتن از اونجاهم هنوزخب خب نشده بودم وزندگی باهاش برام سخت بود منم اقدام ب طلاق کردم بنظرتون خب میشه
سلام اقای دکتر همسر من دپار مصرف کیمیکال هست نمیتونه ترک کند دلش میخواد بگذارد کنار ولی نمیتونه میشه یک کمکی کنید و راهی نشونم بدین نمیخوام کسی بفهمه ک همسرم دچار چی هست
سلام اختلال دوقطبی عود کننده هست.درستش این بود که ایشون اعلام بکنه و مخفی نکنه.امکان برگشت بیماری وعودش همیشه هست.
سلام باید تحت نظر پزشک دارو بگیرن و در خانه بمونند تا کنترل بشه.وابستگی به کمیکال هم بیشتر وابستگی روانی هست وامکان برگشت داره.بنظرم حتما باید مراجعه کنید ودارو بگیرید.به تنهایی خودشون نمی تونن ترک کنند.اعتماد کنید ومراجعه کنید.
سلام اقای دکتر ؟ من حدود سه سالی هست که با اقایی در رابطه هستیم و قصد ازدواج داریم البته رابطه کامل نداریم فقط در حد لمس و نوازشو ولی خب باعث ارضا شدن هر دو نفرمون میشه. مشکلی که دارم اینه که این اقا بعد از سکس یهو از فرداش رفتارش تغییر میکنه و جواب منو خیلی سرد میده و کاملا متوجهم که از من در حال فراره البته بی احترامی نمیکنه و منو پس نمیزنه ولی کاملا متوجهم که دوست داره فاصله بگیره. تا حدود یک تا دو هفته اینطوریه بعدش دوباره خوب میشه . جایی خوندم که اقایون بعد از رابطه دچار سردی میشن امکان داره این همون مشکل باشه اگه هست من یا خودشون چیکار کنیم که این حالت از بین بره ؟
سلام البته به این حالت سکس نمیگن.عشقبازی و ارضا شدن میگن.دستگاه خلقت اینطور برنامه ریزی کرده که وقتی میل جنسی بالا میره و قراره که جفت گیری انجام بشه تغییرات هورمونی درون مغز باعث ایجاد حس صمیمیت میشه و رفتارهای احساسی و صمیمی رخ میده .هدف خلقت افزایش نسل هست.بعد از این درگیری حسی هیجانی مرد یا زن دوباره تلاش میکنه کنترل احساسات خودش رو بدست بیاره(بیشتر مردا اینطورن).پس نامزد شما سعی داره رو احساساتش کنترل داشته باشه .در واقع با مساله احساس و ابراز احساس مشکل داره .اما میشه یاد گرفت و تمرین کرد و انجام داد.در یک ازدواج مناسب، رفتارهای صمیمی رو باید بلد باشیم.ایشون هم میتونه یادبگیره .اما درنهایت با خودش باید صحبت کنید و خواسته تون رو بهش بگید.اینکه بگه:من اینجوری هستم،کافی نیست.ما مدرسه میریم و خیلی چیزا رو یاد میگیریم و تغییر میکنیم.ابراز صمیمیت و احساس رو هم باید یاد بگیریم و تمرین کنیم و انجام بدیم.این ابزارِ زندگی مشترکه.
سلام وقتتون به خیر
خانمی هستم ۴۹ ساله به نظر خودم با انعطاف بالا
موردی که همیشه باعث آزارم بوده، راضی نگه داشتن همه اطرافیانم هست که به شدت انرژیم رو کم می کنه . همیشه نگران این هستم که در ذهن دیگران تصویر خوبی از خودم به جا بذارم این مسئله از دوران نوجوانی با من بوده ولی چند سال اخیر نمیدونم به خاطر بالا رفتن سنم یا کم شدن انرژیم تقریبا غیر قابل تحمل شده . اگر هم زمانی به خاطر عدم تحمل از روند معمولم خارج بشم به شدت دچار عذاب وجدان میشم.
لازم به ذکره که با همسرم و تنها دخترم این حالت روتقریبا اصلا ندارم وباهاشون خیلی راحتم وبرعکس در برخورد با مادرم در شدیدترین شکل ممکن طاهر میشه
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید تا از این استیصال گاها غیر قابل تحمل رها بشم
سلام . طبیعتا آدمها در طی زمان تغییر میکنند.حالا هم نوبت تغییر در شماست در آستانه دهه جدیدی از زندگیتون.برای این تغییر نیاز به شناخت بیشتر از رفتارها و روش فکری و باورهای فکری دارید که در طی سالها حفظشون کردید.باور به اینکه باید بی نقص باشید بایدکامل باشید.باور به اینکه اگر کسی از شما ناراحت شد پس نشاندهنده نقصی در شماست.در نوجوانی اعتماد بنفس پایین و کمالگرایی داشتید و این رفتار رو انتخاب کردید تا خودتون رو حفظ کنید اما الآن دیگه بهش احتیاج ندارید پس باید درک و احساستون رو با شجاعت و احترام بیان کنید.ممکنه دیگران خوششون نیاد.اینکه ناراحت بشن یا نه مربوط به خودشونه و نه شما. برای آرامش فکری هم یوگا و مدیتیشن بسیار مفیده.ورزش هم بسیار مفیده.موفق باشید.
اگر بهتر نشدید شناخت درمانی کمکتون خواهد کرد.