تعریف اعتیاد
اعتیاد بیماری سخت وپیچیده ای است.پس خواهش میکنم در شروع درمان بدنبال گامهای بلند و تغییرات اساسی نباشید!.باید قدم به قدم جلوبروید.مواد مخدر و محرک و علف یا ماریجوانا تغییراتی طولانی مدت درمغز ایجاد میکنند،با یک سم زدایی سریع یا طی چند روز پس از ترک مواد اتفاق خاصی در مغز نمی افتد .تغییرات اساسی و گامهای بزرگ را باید در کودکی بر داریم تا در نوجوانی و جوانی اعتیاد رخ ندهد(چه به عنوان خود بیمار و چه به عنوان پدر مادر).
بیماری اعتیاد ،فرد را به لبه پرتگاه میبرد(جدایی و طلاق،فقر و ورشکستگی،دزدی،زندان،دعوا و ضرب وجرح،اخراج از شغل،بیکاری).آیاواقعا در لبه پرتگاه زمان خوبی برای تغییرات اساسی است؟ آیا جای خوبی برای پرش است؟اگر بیمار را هل بدهیم درون دره ،پرواز خواهد کرد؟ آیا زمان خوبی برای قول گرفتن و تعهدگرفتن از بیماراست؟ اگر شما در لبه پرتگاه باشید چه میکنید؟
لبه پرتگاه در واقع یک موقعیت بحرانی است،ابتدا باید از بحران خارج شویم.
مثالی میزنم.بیمار بدحال قلبی یا ریوی یا کلیوی یاعفونی ابتدا به واحد مراقبتهای ویژه برده می شود تا از بحران درون بدنش نجات یابد.هر دارویی که بتواند زندگی بیمار را از بحران نجات دهد ،در مراقبتهای ویژه بکار میبرند.آنجا جای چانه زدن نیست !،چه بیمار چانه بزند !و چه خانواده و پدر و مادر و همسر!!!.
چانه زنی در درمان اعتیاد
جالب است که در بحران اعتیاد یا همان پرتگاه اعتیاد ،بیمار یا خانواده اش چانه می زنند،شرط تعیین می کنند،قهر می کنند،دعوا می کنند،یاد کینه های قدیمی می افتند،آنجا میخواهند تسویه حساب کنند. نه!نه!نه! اینکار غلط است، هیچ شرط و چانه زدنی برای درمان اعتیاد قابل قبول نیست .
در حالت ایده آل منِ درمانگر فقط به بهبود اوضاع و خروج از بحران فکر می کنم، چرا؟؟؟ چون پای فرزندان کوچک در میان است. چون فرد معتاد ممکن است تنها نان آور خانواده باشد .در چنین زمانی دست به کارهای بزرگ نمی زنیم.بخصوص سراغ سم زدایی سریع نمی رویم .سم زدایی سریع روشی ناکارآمد و منسوخ و پر هزینه است ،چرا که مغز در طی زمان طولانی، تحت تاثیر مواد تغییر کرده و با پاک شدن بدن از مواد، مغز به حالت اول بر نمی گردد(بر نمی گردد).
مشکلات زمینه ای اعتیاد
بیمار معتادی که از کودکی چه در خانه و چه در مدرسه ،مشکلات بیش فعالی،مشکلات انضباطی،پرخاشگری و عدم کنترل عصبانیت،انزوا و گوشه گیری،خجالت شدید،مشکل رفتاری،حیوان آزاری،فرار از مدرسه،دعوا و مشاجره،رفتار ضداجتماعی،دروغگویی،دزدی ،چاقو کشی داشته ،یک مشکل زمینه ای دارد که اول از همه آن مشکل باید درمان شود.
مشکلاتی مانند شخصیت مرزی و ضداجتماعی یا خودشیفته،مشکل اضطرابی،عدم تمرکز شدید،انواع مشکل یادگیری،اختلالات دوقطبی،گاهی اختلال هذیانی و جنون جوانی ،اضطراب اجتماعی،افسردگی،وسواس و کمالگرایی ،احساس حقارت شدید، اینها مشکلاتی هستند که با مواد سرپوش گذاشته میشوند .مواد مخدر، محرک ،حشیش، علایم این بیماریها را خاموش میکند. وقتی مواد را از این افراد می گیرید علایم زمینه ای شدید و غیر قابل تحمل میشود و در نتیجه فرد دوباره به سمت مصرف می رود.
پس اینطور نیست که شما آن ماده اعتیادی رو حذف کنید ونتیجه دلخواه خود را بگیرید .
درمان معقول اعتیاد
درمان اعتیاد به آسانی نیست،این رو میگم تا اگر فرزند یا همسرتون درترک دوم و سوم خودش موفق نشد، سرخورده و خشمگین نشید.معمولا باید حداقل ۶ ماه از ترک بگذره تا فرد بتونه دوباره کار کنه به شرطی که مرتب آزمایش هم بده وبه دستورات پزشک توجه کنه و داروهاش رو بخوره .
اعتیاد چیزی نیست که با داروهای گیاهی و دست سازدرست بشه .اگه برای سرپوش گذاشتن روی اعتیاد ،گاهی بریم عطاری و کپسول دست ساز بگیریم یا چیزای دیگه بگیریم و بخوریم،این درمان اعتیاد نیست ،این سرپوش گذاشتن بر اعتیاد وانکاراعتیاد هست.
شربت یا قرص متادون رو خیلی جاها میشه پیدا کرد وسرخود خورد اما اسم این کار درمان نیست.اسمش بی پولیه چون متادون ارزونتر از مواده و طرف پول خرید مواد رو نداره یا جای مصرف نداره که متادون میخره .هر دارویی رو میشه تو بازار سیاه پیداکرد.این معنیش این نیست که اون دارو چیز بدیه .
بیمار اعتیادی، ممکنه زمانهایی خودش برود و از این و آن متادون و کپسول و مسکن درد بگیره و جایگزین کنه اما وقتی با اوصحبت از درمان و پزشک و آزمایش و بستری می کنیم ،نپذیره و چانه بزنه ،شرط بگزاره ،پول بخواد،کار بخواد،مغازه و ماشین بخواد،همه این شرط گذاشتنها قسمتی از بیماری اعتیاد هست.این شرطها رو نمیپذیریم .
شکست در درمان اعتیاد و درسها
نتیجه آنکه اگر بارها و بارها در درمان اعتیاد شکست خوردید ،فرصتی هست که چیز جدیدی یاد بگیرید ودوباره قدمهای قبلی رو با حذف اشتباهات بردارید .اصول درمان اعتیاد در همه جای دنیا مشابه هست همونطور که درمان دیابت همه جا شبیه به هم هست ،این اشتباهات در درمان هست که هر دفعه میتونه متفاوت باشه.
پس یادمون باشه که هیچ انسانی دوست نداره بخاطر اعتیاد تحقیر بشه و دوست نداره معتاد باقی بمونه بلکه عوامل مختلف وراثتی (۱)و رخدادهای ناخوشایند کودکی(۲) (تجاوز،بدرفتاری و خشونت،تبعیض ،از دست دادن پدر مادر) و اختلالات روانپزشکی (۳) مانند بیش فعالی ،کمرویی و اضطراب اجتماعی ،اعتماد بنفس پایین زمینه ساز بیماری اعتیاد هستند.شاید اگر این بیماران کمی خوش شانس تر بودند دچار اعتیاد نمی شدند.
امیدوارم با این مقاله دوباره کمی امید بهتون داده باشم.تا بتونید درمان رو دوباره و دوباره و به شکل علمی شروع کنید و از شکستها درس گرفته باشید .کلام آخر آنکه مهمترین ابزار ما در درمان اعتیاد آزمایش و آزمایش و آزمایش دوباره است .
به امید بهبودی .